همراز دانشجوی پرستاری از رامسر است، که در تهران با یکی از دوستان صمیمی‌اش‌(مهراوه)‌‌مشغول به تحصیل است؛و با مشکلات زندگی‌اش از جملهاعتیاد برادرش دست و پنجه نرم می‌کند، در این میان راز بزرگ و نابخشودنی مهراوه برملا میشود و همراز…لبخندی بر صورت دلفریبش با آن چشمان آبی که بی صدا حرف میزد، و موهایی که همچون موج های خروشان غروب خورشید بود، نقش بست. با یک دست علامت داد که به سمتش بروم و گفت:
-‌بیا همراز، ببین ازاینجا دانشگاه و کافه معلومه.
جلوتر رفتم، راست میگفت، همه کس و همه چیز زیر پاهایمان بودند. روبه او کردم و گفتم:
-‌حق با تو بود، یه تهرانی نباید برج میلاد رو از دست بده.
دوباره لبخندی زد و گفت:
-‌همیشه حق بامن بوده همراز خانم.
به شمالی گفتم:
-‌عــــو، باد تورو بگیره! تو مَر باد بیاردی!
خنده‌ای سر داد و به چادرم که در باد به حرکت در آمده بود، اشاره کرد وگفت:
-‌باد که الان با شما مچ شده سرکار علیه!
با دست به سینه‌اش کوبیدم، به این سرزمین که کسی از این فاصله از رازهایش خبر نداشت، چشم دوختم کاش می شد که آدم‌ها از این فاصله چیزی از مشکلات دنیای زیر پایشان به یاد نیاورند، در فکر بودم که گفت:
-‌پس توهم دیدیش؟
-‌چی رو؟
-‌کمپ رو دیگه!
-‌خداروشکر! با وجود تو این مملکت دیگه نیازی به جاسوس نداره!
-‌عوض نکن ازش خبری شده؟
-‌نه
-‌یک ماه میشه که فرار کرده، فکر میکنی که کجا رفته؟
-‌نمیدونم.

-‌چرا؟

لینک منبع:

یک رمان

لینک دانلود:

دانلود رمان


حبیب دانلود دانلود ,باد ,یک ,تو ,بود، ,رمان ,دانلود رمان ,این فاصله ,و گفت ,از این ,که درمنبع

فواید خواندن رمان

دانلود رمان او دوستم نداشت pdf از پری با لینک مستقیم

دانلود رمان رستاخیز از لئو تولستوی

دانلود رمان ستون فقرات شیطان

رمان چیست؟

رمان طاعون

معرفی رمان طلوع عشق از دانیل استیل

مشخصات

آخرین جستجو ها

خرید بهترین گاز پروپان وبلاگ تخصصی موبایل و کامپیوتر گروه آموزشی هوش برتر متخصص ارتودنسی در غرب تهران ، دکتر فرهاد صدرالدینی دانلود مجانی goplaing دانلود رایگان پروژه های دانشجویی دانلود فیلم و سریال ساعت مچی لمسی فانتزی کاسیو بچه گانه کودکانه نوجوان دخترانه پسرانه 2021