‫نام رمان‪ :‬پرنسس مرگ‬

‫ژانر‪:‬تخیلی‪-‬عاشقانه‪-‬معمایی‬
‫ویراستار‪narcissus :‬‬
‫فصل اول‬
‫چشمامو باز می کنم ‪ .‬باز هم یه روز مسخره دیگه‪.‬باز هم همون احساسات نا خوشایند ‪.‬احساساتی که همیشه در‬
‫تضاد هم هستن و گلوی منو مثل طناب دار فشار می دن ‪ .‬من یه شیطانم ‪.‬من فرزند ابلیسم ‪.‬نباید خوب باشم ‪.‬‬
‫نباید پاکی رو بخوام ‪.‬نباید ‪…‬نباید‪ .‬شدم مثل یه دیوونه که گاهی حالت عادی داره و گاهی هم نه‪ .‬خستم ‪‬خستم‬
‫از این همه دوگانگی ‪.‬از این همه تفاوت ‪ .‬چرا من ؟ چرا فرزند ابلیس باید یه همچین چیزی باشه که مایه ی‬

‫سرافکندگی پدرش بشه‪.‬‬

بخشی از رمان

‫با این که هنوز دوست داشتم توی تختم بمونم اما پتو رو کنار زدم و بایه دم عمیق از جام بلند شدم‪ .‬به اتاقم‬
‫نگاهی انداختم‪” .‬یه تخت دونفره که کامل به رنگ سیاه ساخته شده و رو تختی سیاه رنگ و بازهم بالشت سیاه‬
‫رنگ‪ .‬دیوار های اتاق که با ترکیب رنگ قرمز و سیاه رنگ شده و به اتاق حالت خاصی داده‪ .‬کف اتاق از موزاییک‬
‫های قرمز رنگ تشکیل شده و در اتاق که کامال به رنگ سیاهه‪.‬‬

از دید زدن اتاقم دست برداشتم و با گام های خسته به طرف کمدم رفتم ‪.‬کمدی که از بچگی محل قایم شدن من‬
‫از دست مامور های پدرم بود ‪.‬کمدی که محل گریه های شبانه ی من بود و حاال هم که شباهت به یه خال توی این‬
‫اتاق نفرین شده داره ‪ .‬درش رو باز کردم ‪.‬بازم سیاه ‪-‬قرمز ‪.‬رنگی که همه ی شیاطین عاشقشن و من گاهی‬
‫دوسشون دارم ‪.‬ای کاش لباس آبی هم بینشون بود‪ .‬رنگی که گاهی ازش متنفر می شدم و گاهی هم مثل االن‬
‫آرزوی داشتنش رو داشتم‪ .‬از این حالت ها خندم می گیره ‪ .‬دختر شیطان”شیطانی که کمر به گمراهی انسان‬
‫بسته از رنگ آبی که ویژه ی فرشته هاست خوشش میاد ‪‬هه ‪…‬مسخرس ‪‬اصال با عقل جور در نمیاد ‪ .‬یعنی من  یه‬ انسان.

لینک منبع:

رمان پرنسس مرگ


حبیب دانلود ‪ ,رنگ ,هم ,یه ,رو ,گاهی ,شده و ,که گاهی ,و گاهی ,گاهی هم ,‬باز هممنبع

فواید خواندن رمان

دانلود رمان او دوستم نداشت pdf از پری با لینک مستقیم

دانلود رمان رستاخیز از لئو تولستوی

دانلود رمان ستون فقرات شیطان

رمان چیست؟

رمان طاعون

معرفی رمان طلوع عشق از دانیل استیل

مشخصات

آخرین جستجو ها

كرتين وال گردشگری خرید اینترنتی خبر سیناهوم فرش سجاده سوگند تدریس خصوصی اینجا همه چی هست انجام اکوی قلب معرفی کالا