دانلود رمان زندگی غیر ممکن

به نام خدا، باسلام و عرض ادب خدمت کاربران محترم سایت رمان به حبیب دانلود بزرگترین سایت دانلود رمان خوش آمدید. افتخار داریم بار دیگر با معرفی رمان جدید در خدمت شما بزرگواران باشیم. رمان جدیدی که روبروی آن هستید  دانلود رمان زندگی غیر ممکن با ژانر عاشقانه، تخیلی و هیجانی است.

که در ادامه به معرفی بخشی از آن می پردازیم که توسط    تندرکیز کاربر انجمن رمانسرا به نگارش درآمده است. 

با کمال آرامش داشتم لباسمو میپوشیدم . دلم میخواست صدای کیانو دربیارم .

مانتو مو که پوشیدم شروع کردم به درست کردن مقنعه ام .

اَه چرا این صداش در نمیاد … هنوز فحشش نداده بودم که صدای عصبانیش بلند شد : دختر بدو دیرم شد .

_ با دوستام میرم !!!

دانلود رمان عشق غیر ممکن

وارد اتاقم شد و به دیوار تکیه داد و زل زد بهم و گفت : زود باش …

_ حرفمو نشنیدی ؟! با مریم و فرناز میرم .

کیان _ لازم نکرده خودم میبرمت .

مقنعه مو درست کردم از کنارش رد شدم و رفتم توی آشپزخونه . پشت میز نشستمو که مامان گفت : ساعت هفته مگه نمیری ؟

_ چرا میرم صبحونه بخورم !

کیان _ حالا شانس من بقیه روزا نمیخورد ولی الان …

با حرص بلند شدم و از آشپزخانه بیرون اومدمو کیفم رو از روی مبل برداشتم

و بعد از پوشیدن کفشم از خونه بیرون زدم . آروم آروم قدم میزدم و

بدون توجه به بوق زدن های کیان آهنگی رو زیر لب زمزمه میکردم .

از طرفی هم خوشم می آمد لجشو دربیارم تا اون باشه که جلوی دوستام منو ضایع نکند …

کیان _ بیا سوار شو .

_ نمیخوام .

کیان _ کیانا لج نکن بیا

چند قدم جلوتر رفتم که صدای چند نفر رو شنیدم که با کیان حرف میزدند .

دانلود رمان زندگی غیر مشترک

به طرفشون برگشتم . دو مامور پلیس کنار کیان ایستاده بودند .

مامور _ خانم ایشون مزاحمتون شدن ؟

کیان _ جناب سروان این خواهرمه … کیانا بگو بهشون دیگه !

_ داداشمه …

مامور از کیان عذر خواهی کرد و هردو رفتند . کیان به طرفم اومد و با حرص گفت : دیوونه کله شق .

پشتمو بهش کردم و راه افتادم که دستم کشیده شد . یک لحظه هنگ کردم .

کیان منو کشید طرف ماشین و گفت : سوار شو باهات حرف دارم

سوار شدم چون میدونستم اگه عصبانی شه چی میشه … ماشینو روشن کرد

و راه افتاد و شروع به صحبت کرد : تو چرا باز باهام لج کردی ؟ بخاطر دیشبه ؟!

_ تو حق نداشتی جلوی دوستام …

کیان _ بنده برادرتم و حق خیلی چیزا رو نسبت به تو دارم .

با حرص گفتم : یه بار نشد منو جلوی دوستام ضایع نکنی .

با حیرت نگام کرد و گفت : وای کیانا فکر نمیکردم اینهمه بچه باشی … تو کور بودی دوستات داشتن سیگار میکشیدن .

_ خب اون که من ربطی نداره زندگی خودشونه .

لینک منبع:

رمان زندگی غیر ممکن

با ماندن در خانه زنجیره انتقال ویروس را بشکنیم. درخانه می مانیم.


حبیب دانلود کیان ,… ,رمان ,زندگی ,غیر ,؟ ,رمان زندگی ,زندگی غیر ,غیر ممکن ,با حرص ,دانلود رمانمنبع

فواید خواندن رمان

دانلود رمان او دوستم نداشت pdf از پری با لینک مستقیم

دانلود رمان رستاخیز از لئو تولستوی

دانلود رمان ستون فقرات شیطان

رمان چیست؟

رمان طاعون

معرفی رمان طلوع عشق از دانیل استیل

مشخصات

آخرین جستجو ها

سیگنال سامانه آموزش آنلاین الان خرید کن مدرسـه کریم مهـر خرید آنلاین پوستر دیواری فرست گیم | قالب رزبلاگ حرفه ای هر چی بخوای پرده زبرا فیروزه | زمرد | یاقوت پیش به سوی تحوّل