به نام خدا، باسلام و عرض ادب خدمت کاربران محترم سایت رمان به حبیب دانلود بزرگترین سایت دانلود رمان خوش آمدید. افتخار داریم بار دیگر با معرفی رمان جدید در خدمت شما بزرگواران باشیم. رمان جدیدی که روبروی آن هستید. دانلود رمان اسارت عشق جلد اول با ژانر عاشقانه، جنایی، معمایی، پلیسی وطنز است.
بخشی از رمان:
داستانی برخاسته از یک انتقام قدیمی؛ کینهای که در زیر خروارها خاک مدفون شده! و در این میان دختری از جنس نور!
از جنس مهربانی در کشاکش این نبرد سهمگین اسیر چنگال بیرحم روزگار میشود و چه ناعادلانه بهای این کینه را میپردازد؛
تمام داراییاش، خانواده اش، را به ناحق از دست میدهد و مسیر آرام زندگیاش به سمت پرتگاه باند قاچاق سوق مییابد.
درست در زمانی که احساس میکند تمام درها به رویش بسته شده، دستی نامرئی او را از گرداب نابودی نجات میدهد.
با ورود افراد جدیدی به زندگیاش، فصل جدیدی از سرنوشتش شروع میشود.
عشقی به درخشندگی و پاکی ستاره در روزگار چون شب او میدرخشد. عشقی متولد شده از یک قصر سپید؛
امّا ناگاه، دست تقدیر خاک از چهره گذشته بر میدارد و حقیقتی دور از باور، زندگی پرفراز و نشیبش را دگرگون میسازد.
بازی روزگار میان خوشبختی و بدبختی او فاصله میاندازد؛
مقدمه:
فاصلهای به اندازه یک نفس!
مرگ یا زندگی؟
دیروزم را ورق میزنم و خاطرات گذشته را مرور میکنم،
در روزهای بیتو بودن.
خشخش برگها را از لا به لای صفحات پاییزی وجودم میشنوم
و التماس شاخههای قبلم را…
که در حسرت دستهایی سبز مانده است!
سرنوشتم با پرستویی غریب عجین شده…
هجرت میکنم، از قلب یخ بسته آدمیان.
میدانم…
من همان تک برگ خزان زده و زردم.
که به التماس ماندن بر روی شاخه هویت…
و در جدال برای حفاظت از سرشت سبز خود!
التماس کردم طوفانها را…
تحمل کردم بادهای سرد را
به جان خریدم کینه و طعنهها را
اما چه شد؟
مانند برگهای دیگر
که افتادند بر زمینِ نیستی
میافتم به زیر پای عابران جدید زمانه!
غرورم میشکند و دم بر نمیآورم.
کم کم به این باور میرسم که زندگی…
دانلود رمان او دوستم نداشت pdf از پری با لینک مستقیم